Eternity Of Music



آن 3شاخه گل

به خدا فراموش خواهم كرد
تا جايي كه توان دارم فراموش خواهم كرد

شايد كه سخت باشد ، اول
ولي من خواهم توانست،فراموش خواهم كرد

خاطرات را به دفترچه خاطرات خواهم سپرد
عكس ها را يكي يكي ميسوزانم ولي فراموش خواهم كرد

آن 3شاخه گل را خشك خواهم كرد
به آن ها نگاه كرده و تو را فراموش خواهم كرد

از عشق كلامي بر لب نخواهم آورد
بي صدا،يك گوشه در عالم خود فراموش خواهم كرد

دوستان بخندند به حال من
آن ها از كجا بدانند من در چه حالي فراموش خواهم كرد

تنها گريه خواهم كرد ، در اتاق
به تو فكر كرده و تو را فراموش خواهم كرد

به تو عشق خواهم ورزيد
عاشق تو خواهم بود و تو را فراموش خواهم كرد

باز براي چشمان تو غزل خواهم گقت
در شب شعر و غزل تو را فراموش خواهم كرد

زمان خواهد گذشت ، مي دانم
مي دانم با گذشت زمان فراموش خواهم كرد

نویسنده : دوست عزیزم امیرعلی زینتی

Vala | 1:11 AM | ۱۳۸۹ بيست و يکم خرداد | ارسال نظر

ساز آكاردئون، ساز مسافران جاده

● نگاهی به تاریخچه پیدایش ساز آكاردئون
بسیاری از مظاهر طبیعت همچون باد، آب و حركت جانداران، موسیقی را ایجاد میكنند. انسان در میان این اصوات بدنیا آمده و مبانی پایه موسیقی را ازدامان آن آموخته است. در سیر تمدن، انسان به اصوات جدیدی پی برد و دانستكه صداهای منظم در تنظیم كار و فعالیتهای او تأثیر بسزایی دارند.ترانه هایبومی درپی تولد نواهای بدوی بوجود آمده اند.
ابتدا فردی جمله ای را زمزمه می كرد، دیگری آن را از نو با نوایی آهنگینمی خواند و بعد گروه و نوای ساز آن را همراهی می كردند.سازهای مورداستفاده در جشن ها و مراسم های آئینی اغلب از گروه سازهای كوبه ای و بادیبود. این آلات موسیقی به علت ساختار ساده و ریتم های تندشان در بین عامهمردم ازمحبوبیت برخوردار بودند.
آكاردئون یكی از این سازهاست كه سابقه درخشانی در تاریخچه موسیقی محلیدارد.این ساز مكانیسمی شبیه به ساز دهنی دارد ولی با این تفاوت كه نیازیبه استفاده از دهان برای دمیدن در آن نیست.این ساز توانایی اجرای چندینصدا بصورت همزمان را دارا است واز این جهت توانایی های بیشتری نسبت به سازدهنی دارد؛ البته ساز دهنی بخاطر ارتباط مستقیم با دم و بازدم انسان،انعطاف خاصی در اجرای ملودی ها دارد و این عامل باعث شده كه هنوز به حیاتخود ادامه دهد. آكاردئون همچنین شباهت زیادی به ارگ های بادی كلیسا داردولی بخاطر داشتن كانال های صوتی ای كه عیناً در ساز دهنی وجود دارد صداییشبیه آن دارد.
آكاردئون قابل حمل است و با كشش و فشردن ابزاری به نام bellow نواخته میشود. یك bellow - قسمت ارتجاعی میانه ساز - تولید كننده جریان باد عبوریاز زبانه ها (reed) در این آلت موسیقی است. در این میان یك كی بورد باتعیین این كه كدام reed جریان باد را دریافت كند، كنترل و مدیریت reed هارا برعهده دارد. بدین روش است كه صداهای مختلف در این دسته از سازها تولیدمی شود.بدنه آكاردئون های مدرن از دو بخش مستطیل شكل تشكیل شده كه توسطبخش ارتجاعی به هم متصل شده اند. برروی هر قسمت، یك كی بورد شامل دكمه هایپیانویی شكل قرار گرفته است. با اعمال فشار، دكمه ها در جهت جنبش bellowها به حركت در می آیند.
اكثر آكاردئون های جدید امروزی - البته نه همه آنها - مجهز به دكمه هاییهستند كه قادر به اجرای كلیه آكوردها هستند.این ساز یكی از چندین اختراعاروپایی ها در اوایل قرن نوزدهم است. در حقیقت،سازی به نام آكاردئون(according) اولین بار در سال ۱۸۲۹ توسط شخصی به نام «سریل دمین» در وینارائه شد ،جالب است بدانیم این ساز در ابتدا ائولاین نامیده می شد و بعدهادر دست نویس های افرادی به زبانهای مختلف اكوردئین جایگزین آن شد. سازدمین شباهت اندكی به آكاردئون های امروزی داشت.
تنها یك كی بورد در سمت چپ آن قرار داشت و سمت راست به هدایت و كنترلbellow ها اختصاص داشت. خصوصیت برجسته این ساز این بود كه با یك كلید میتوانست یك آكورد كامل را اجرا كند، به علاوه عمل فشردن و بیرون كشیدنbellow ها آكورد دیگری را تولید می كرد و بدین ترتیب امكان نواختن دوآكورد مختلف با یك كلید، فراهم می شد.
آكاردئون به عنوان یك ساز به اندازه كافی كوچك و سبك بود كه مسافران آن راهمراه خود به مكانهای مختلف حمل كرده و در مواقع لازم به منظور همراهی باآواز مورد استفاده قرار دهند.در سال ۱۸۲۹ شخصی با نام «سرچارلز ویت استون»سازی با نام «كنسرتینا» را ارائه كرد، كه نوعی آكاردئون كوچك بود،متعاقباً در سال ۱۸۳۱ نیز وی، سازی با نام «فلوتینا» را عرضه كرد. در آندوران شهرهای لندن و وین روابط موسیقیایی نزدیكی با یكدیگر داشتند و اغلبنوازندگان با فاصله زمانی كوتاهی در این دو شهر به اجراهای یكسان میپرداختند.فلوتینا و كنسرتینا ساختار داخلی تقریباً مشابهی را دارا بودند،اما در فلوتینا كلیدها با دست راست كنترل می شدند درحالیكه در كنسرتینااین عمل با دست چپ انجام می گرفت.
آنچه كه امروز آكاردئون نامیده می شود، در حقیقت نتیجه تركیب این دو سازاست.با گذشت زمان ابداعات بسیاری بر روی این ساز به اجرا درآمد، از آنجمله می توان به توسعه سیستم كی بورد و مكانیسم سوئیچ كردن بر اصوات مختلفدر هنگام اجرا اشاره داشت.گفتنی است آكاردئون امروزه در جنوب برزیل بیش ازدیگر نواحی توسط گروههای نوازندگان محلی مورد استفاده قرار می گیرد

Vala | 2:35 AM | ۱۳۸۹ نوزدهم خرداد | ارسال نظر

تاریخچه و پیدایش گیتار الکتریک

گیتار برقی یا گیتار الکتریک نوعی گیتار است که صدای آن به وسیله تقویت کننده‌ای الکتریکی تشدید و یا تغییر می‌یابد.

● پیشینه :

ایده پیدایش گیتارهای الکتریکی از آنجا آغاز شد که در همنوازی‌ها صدای گیتار آکوستیک در بین صدای سازهای دیگر مانند بیس و درامزگم بود و به وضوح شنیده نمی‌شد. در نتیجه در صدد آن برآمدند تا صدای گیتاررا تقویت کنند، و بهترین راه برای این کار استفاده از علم الکترونیک بود.

در حدود دهه ۳۰ میلادی گیتارهای الکتریکی وارد موسیقی شدند. این اتفاق پدید آورندهٔ انقلابی در صدا و تکنولوژی بود که تا امروز نیز ادامه دارد. با پیدایش راک اند رول در دهه ۵۰ میلادی، گیتارهای الکتریکی به سرعت در موسیقی جا باز کردند و به یکی از فراگیرترین سازهای تاریخ مبدل شدند. معمولاً در گروه‌های راک دو نوازنده گیتار الکتریک وجود دارد که یک نفر ملودی‌ها را می‌نوازد (گیتار لید) و دیگری ریتم‌ها را (گیتار ریتم).


● طرز کار:

ارتعاشات وارده بر سیم‌های گیتار توسط قطعه‌ای به نام پیک‌آپ بهسیگنال‌های الکتریکی تبدیل می‌شود. در واقع پیک‌آپ همانند یک میکروفن عملکرده و سیگنال‌ها را از طریق یک سیم به آمپلیفایر (تقویت کننده) می‌فرستدو سپس صدای تقویت شده توسط یک یا چند بلندگو پخش می‌شود. در ابتداگیتارهای الکتریکی تنها یک پیک‌آپ داشتند، اما امروزه با دو یا سه پیک‌آپساخته می شوند..

● پیشینه

ایده پیدایش گیتارهای الکتریکی از آنجا آغاز شد که در همنوازی‌ها‌ صدایگیتار آکوستیک در بین صدای سازهای دیگر مانند بیس و درام گم بود و به وضوحشنیده نمی‌شد. در نتیجه در صدد آن برآمدند تا صدای گیتار را تقویت کنند، وبهترین راه برای این کار استفاده از علم الکترونیک بود.
در حدود دهه ۳۰ میلادی گیتار‌های الکتریکی وارد موسیقی شدند. این اتفاقپدید آورنده‌ی انقلابی در صدا و تکنولوژی بود که تا امروز نیز ادامه دارد.با پیدایش راک اند رول در دهه ۵۰ میلادی، گیتار‌های الکتریکی به سرعت درموسیقی جا باز کردند و به یکی از فراگیر‌ترین سازهای تاریخ مبدل شدند.معمولا در گروه‌های راک دو نوازنده گیتار الکتریک وجود دارد که یک نفرملودی‌ها را می‌نوازد (گیتار لید) و دیگری ریتم‌ها را ( گیتار ریتم)

● انواع

▪ از نظر بدنه
این ساز را از نظر بدنه می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: بدنه-توپر وبدنه-توخالی. گیتارهای بدنه-توخالی مورد استفاده نوازندگان جاز قرارمی‌گیرد، در صورتی که بدنه-توپر عموماً در موسیقی راک کاربرد دارد.
▪ از نظر تعداد سیم‌ها
معمولا گیتارهای الکتریکی شش سیم دارند. بعضی نیز دارای ۱۲ سیم می باشندکه هرجفت با یک نت کوک می‌شود، منتهی با اکتاوهای متفاوت، این گیتارهااکثراً در موسیقی فولک کاربرد دارند. گیتارهای ۸ سیمی نیز وجود داردند کهالبته غیرمعمول هستند.

اجزا
۱) سردسته (Head Stock):
قسمت بالایی گیتار که سیم‌ها در آنجا تنظیم می‌شوند.
۲) خرک بالا
۳) پیچ‌های کوک یا گوشی‌ها (Tuning Switch):
پیچ‌هایی که بر روی دسته گیتار قرار گرفته‌اند و با آن می‌توان گیتار را کوک کرد.
۴) پرده‌نما یا دستان (Fret):
قطعه‌های فلزی که بر روی دسته گیتار قرار دارد و پرده‌های موسیقی را از هم جدا می‌کند.
۵) تنظیم کننده دسته (truss rod):
برای تنظیم و تثبیت دسته
۶) علامت‌های روی دسته
۷) دسته (Neck):
قسمت بلند و باریک گیتار است که جای انگشت‌گذاری نوازنده برای انتخاب نت‌ها است. این بخش بین بدنه و سر دسته گیتار قرار دارد.
۸) اتصال دسته به بدنه
۹) بدنه:
قسمت اصلی گیتار است که به دسته متصل شده و برخلاف گیتار آکوستیک معمولاًتوخالی نیست و بخش‌هایی مانند پیک‌آپ و خرک بر روی آن قرار دارد.
۱۰) زخمه‌گاه (Pick up):
یک سیم پیچ مغناطیسی است که بر روی بدنه گیتار و زیر سیم‌ها قرار دارد ووقتی سیم‌ها بر اثر زخمه زدن مرتعش می‌شوند تحت تأثیر میدان مغناطیسیپیک‌آپ قرار می‌گیرند و این تحریک به آمپلیفایر فرستاده می‌شود و سپس آنجاتقویت می‌شود.
۱۱) کنترل صدا و تن:
پیچ‌هایی که بر روی بدنه گیتار قرار گرفته‌اند و می‌توانند صدا و تن گیتار را تغییر دهند.
۱۲) کلید زخمه‌گاه (Pick up Switch):
یک تعویض کننده که بر روی بدنه گیتار قرار گرفته و برای تعویض پیک‌آپ و تغییر دادن تُن و صدا بکار می‌رود.
۱۳) لرزانه (Tremolo):
میله‌ای که روی بعضی گیتارها قرار دارد و به خرک متصل شده. با حرکت دادنآن به بالا و پایین خرک حرکت می‌کند و باعث زیر و بم شدن صدا می‌شود. بهآن اصطلاحا دسته ویبراتو (Vibrato) نیز گفته می‌شود (در این تصویر نیست.)
۱۴) خرک (Bridge):
ناحیه‌ای است بر روی گیتار که سیم‌های گیتار بر روی آن قرار می‌گیرند.
۱۵) محافظ مضراب:
صفحه‌ای است که نمی‌گذارد بدنه، با مضراب خط بیافتد.

Vala | 2:21 AM | ۱۳۸۹ نوزدهم خرداد | ارسال نظر

تمبک

میان سازهای ضربی موسیقی ایران تنبک کاملترین سازی است که تاکنون ساخته شده و آن را از گل پخته و چوب می سازند.
معمولا روی ضرب پوست بره می کشند و نوع گلی بزرگ آن را در زورخانه به کاربرده و می برند و برای استقامت بیشتر روی آن را پوست گوسفند می اندازند.
این ساز از دو قسمت کلی و استوانه ای شکل تشکیل شده، قسمت اول( بالا وهنگام نواختن) به قطر تقریبی 25 تا 30 سانتی متر و به طول 45 سانتی متر،؛
که سطح بالائی آن پوست کشیده شده و در پائین به قسمت دوم متصل شده است واین قسمت عبارت است از استوانه باریکتری که در انتها( پائین) کمی گشادترشده و به دهانه ای باز منتهی گشته است. جنس تمبک معمولی از چوب است.
تمبک به منظور نواختن به طور افقی روی ران نوازنده نشسته قرار می گیرد واو دست چپ خود را در بالا و دست راست را در کنار راست تمبک قرار می دهد وبا انگشتان، نرمه و تمام دست خود بر قسمت های مختلف( مرکز، میان، کنار)پوست می کوبد.
صوت تمبک بدون ارتفاع معین است.
از آنجا که وسیله کوبیدن روی ساز انگشتان انسان است و این وسیله قادر استبر روی تمبک ریزه کاری و شیرین کاری های فراوان اعمال کند می توان از آنبه عنوان تکنواز استفاده های شایان و جالب کرد.
نقش همنوازی در این ساز نه فقط همراهی ساز یا آواز و تامین و نگهداری ضربموسیقی است بلکه طی 25 سال اخیر به ابتکار حسین تهرانی و همکاری دیگرانارکستری مرکب از گروه تمبک نوازان تشکیل شده قطعه هائی اجرا کرده اند.
تمبک زورخانه:
شکل ظاهری آن با تمبک معمولی کمی اختلاف دارد، قسمت بالائی آن به شکل جام(کاسه) و قسمت دنباله (در پائین) مخروطی تر از تمبک معمولی است. علاوه براین تمبک زورخانه را از گل پخته می سازند. صدای آن نیز بم تر و قوی تر ازتمبک معمولی است.
بلندی ساز 45 و قطر دهانه پوستی 48 سانتی متر میباشد.

Vala | 2:17 AM | ۱۳۸۹ نوزدهم خرداد | ارسال نظر

تاریخچه و پیدایش ساز ویولن

ردیابی مبادی و ریشه های پیدایش ویولن آسان نیست امّا بر اساس نگاره‌ها و کنده‌کاریهای اروپایی از حدود سال نهصد میلادی سازهایی شبیه ویلن به چشم می‌خورند که با آرشه نواخته می‌شود. این سازها بطور کلی به چهار دسته تقسیم می‌شوند:


ربک (Rebec)
فیدل (fiddle)
لیرا دا براچه (lira da braccio)
ویل (Viol)


در سال 1508 اولین انواع ویولنها در هنر ایتالیایی ظاهر شدند امّا نمونه‌های اصلی موجود از این دورۀ سرنوشت ساز ویول‌های ونیزی است. در پایان قرن شانزدهم، لیرا از تمام ویژگیهای ویلن، بجز سیستم سیم‌ها و جعبه گوشی، بهره‌ای داشت، اما ویول به طریقی دیگر تکامل یافت. ویول و لیرا تا اوایل قرن هفدهم در ایتالیا استفاه می‌شدند هر چند ویول در اروپایی شمالی و مخصوصاً انگلستان به عنوان نخستین ساز آرشه‌ای در بخش اعظم بعد نیز باقی ماند.


یک مثال خوب که شامل سازهای خانوادۀ ویولن می‌شود، گنبد کلیسای جامع سارونوا است که توسط

(گادنتسیو فراری- (Gaudenzio Ferrariدر 1835 نقاشی شده است. نخستین ویولن‌های موجود به سال 1664 برمی‌گردند. گر چه در موزه ملی ورشو، ویولن‌های لهستانی وجود دارند که به عنوان سازهای متعلق به حدود 1515 معرفی شده اند.


تقریباً همه کشورهای اروپایی مدعی ابداع ویولن هستند، اما هیچکدام نمی‌توانند با قاطعیت بر تفوق تاریخی ایتالیا در این زمینه غلبه نمایند. خاستگاه همه سازندگان بزرگ شاید تنها با یک استثناء از کرمونا (Cremona) برشیا (Berescia) یا ونیز است.


ویولنیکساز زهی و آرشه ای است. این ساز کوچکترین عضو خانواده ی ویولن است. براینواختن معمولا روی شانه ی چپقرار می گیرد، و با آرشه ای که در دست راستنوازنده است،نواخته می شود.سیم های ویولن از زیر ترین تا بم ترین سیم، بهترتیب زیر کوک می شوند:


می:سیم اول ، لا:سیم دوم ، ر:سیم سوم ، سل:سیم چهارم


Vala | 2:04 AM | ۱۳۸۹ نوزدهم خرداد | ارسال نظر

چگونگی پیدایش راک ایرانی

راک ايرانی گونه‌ای از موسيقی راک است كه در كشور ايران رواج دارد. اين نوع موسيقی تلفيقی از راک کلاسیک با موسیقی سنتی ایران است و زيرشاخه‌ای از آلترناتيو راک (راک تلفيقی) به شمار ميرود. موسيقی راک در ايران، از اواخر دهه چهل خورشيدی و با ظهور خوانندگانی مانند: کوروش یغمایی، فرهاد مهراد و فریدون فروغی رواج پيدا كرد و به سرعت در ميان جامعه هنر ايران جا باز كرد. امروزه موسيقی راک و هوی متال در ايران با وجود غيرمجاز بودن، پيشرفت و گسترش چشمگيری در ميان ايرانيان داشته و به شكلی حرفه‌ای تر از گذشته روی آن كار ميشود و خوانندگان و گروه‌های ايرانی زيادی در اين زمينه فعاليت ميكنند.

موسيقی راک ايرانی تاثير گرفته از «راک انگليسی»، «راک آمريكايی» و سبک‌های اروپايی مانند «گاتیک راک» و «آلترناتيو راک» آلمانی است. در اين نوع موسيقی نيز همانند بيشتر سبک‌های راک، گيتار الكتريک و گيتار بيس و درامز اصلی ترين سازها هستند. در بعضی از گروه‌ها كيبوردنيزوظيفه تنظيم ريتم‌ها و سمپل‌ها را بر عهده دارد. اما نكته قابل توجهايناست كه به دليل ايرانی بودن اين موسيقی، انواع سازها و ريتم‌هایايرانی دربيشتر اينگونه آهنگ‌ها وجود دارد.

دهه ۴۰ و ۵۰ و سالهای پيش از انقلاب

موسيقی ايران در اواخر دهه چهل و اوايل دهه پنجاه وضعيت بسيار مطلوبی داشت. موسيقی سنتی در ميان مردم محبوب بود و موسیقی پاپ نيز با سرعت زيادی رو به گسترش و پيشرفت بود و به رقابت با سبک‌های غربی و آمریکاییميپرداخت. خوانندگان پاپ ايران در خارج از مرزها نيز شناخته شده بودند واعتبار زيادی داشتند و حضور خوانندگان ايران در فستيوال‌های خارجی، اعتبارو منزلت زيادی به موسيقی و هنر ايران بخشيده بود. همچنين به دليل برپايیكنسرت خوانندگان غربی در ايران؛ تبادل موسيقی و فرهنگ و هنر نيز ميانايران و ساير كشورها شدت يافته بود.

ظهور كوروش يغمايی و تولد راک ايرانی

با ظهور كوروش يغمايی، سبک جديدی از موسيقی وارد ايران شد.اين موسيقی «راک (راک اند رول)» نام داشت كه بعدها با نام «راک ايرانی»شناخته شد. كوروش موسيقی راک را به عنوان سبک اصلی خود انتخاب كرده بود وهمراه و همزمان با پيشگامان اين نوع موسيقی در جهان مانند الویس پریسلی، بيتلز، رولينگ استونز، باب ديلن و پينک فلويد، راک را وارد فرهنگ و موسيقی ايران كرد. كوروش يغمايی با خواندن تک آهنگ «گل يخ» در سبک «راک اند رول»، به يكباره در ايران محبوب و معروف شد. اين آهنگ پرفروش ترين صفحه سال ۱۳۵۲ شد و به اصلی ترين گزينه پخش از راديو و تلويزيونايران تبديل گرديد. كوروش يغمايی سه سال بعد با خواندن دو تک ترانه ديگربا نامهای «سراب» و «در انتهاً، انقلابی در موسيقی راک ايران ايجاد كرد.اين دو آهنگ كه تلفيقی از ريتم شرقیو ايرانی با سبک كلاسيک راک و راک اند رول بودند، بسيار محبوب و همه گيرشدند و به جاودانه ترين تک آهنگ‌های كوروش تبديل گشتند. آثار كوروش براساس دارا بودن استانداردهای جهانی و زيبايی منحصر به فردشان، در خارج ازايران نيز محبوب شدند و توسط خوانندگان كشورهای ديگر بازخوانی گشتند.آهنگ »گل يخ" در چندين كشور و با اجراهايی متفاوت بازخوانی شده‌است.

كوروش يغمايی تا پيش از انقلاب بسيار فعال بود و موسيقی راک ايرانی رابه اوج محبوبيت و پيشرفت رساند. چهره زيبا، صدای دلنشين و سبک متفاوت آهنگهايش، او را به خواننده‌ای افسانه‌ای تبديل كرده بود و مردم ايران به ویلقب‌های «پدر راک ايران» و «سلطان راک اند رول ايران» را داده بودند. پخش صدای وی پس از انقلاب ممنوع شد و همين اتفاق زمينه ساز ركود موسيقی راک ايرانی شد؛ موسيقی كه آينده بسيار درخشانی در انتظار آن بود.

فرهاد؛ پايه گذار سبکی ماندگار


همزمان با کوروش یغمایی، فرهاد مهراد نیز با تلفیق سبک‌های راک و بلوزبا موسیقی آن زمان ایران؛ این سبک از موسیقی را بیش از پیش در میان مردمایران محبوب کرد. فرهاد خود يک خواننده صاحب سبک بود و با خواندن و اجرایترانه‌های خوانندگان خارجی مانند ری چارلز، تام جونز و الویس پریسلی، راک را بیش از پیش در ایران گسترش داد. حضور فرهاد در کلاب کوچینیو اجرای کارهای راک آن زمان، وی را در میان جوانان ایران به خواننده‌ایمحبوب و مردمی تبدیل کرده بود. سبک آهنگ‌های فرهاد بیشتر بلوز و کلاسیکراک بود و بعضآ تلفیقی از موسیقی سنتی ایران با راک انگلیسی؛ سبكی منحصر به فرد كه همه فرهاد را با اين سبک ميشناسند.

دوران اوج موفقیت فرهاد از زمان همکاری با اسفندیار منفردزادهآغاز شد. فرهاد در همکاری که با وی داشت، آهنگ‌های ماندگار و ارزشمندی رااجرا کرد. در همین سالها بود که فرهاد با ارائه آلبومی به نام «گنجشگک اشیمشی-موسیقی فیلم طوقی»، به یک خواننده افسانه‌ای و ماندگار تبدیل شد. تکآهنگهای «گنجشگک اشی مشی»، «شبانه» و «جمعه» و آهنگ معروف و ماندگار «مردتنها (رضا موتوری)» با دو اجرای متفاوت، یکی سبک فولکلور ایرانی و دیگریکلاسیک راک؛ و همچنین دو آهنگ به نامهای «California Dreamin» و «You'veGot a Friend» که فرهاد به زبان انگلیسیاجرا کرده بود؛ محبوبیت راک را در میان مردم ایران بیش از پیش جلوه داد.صدای فرهاد بسیار گیرا و جذاب بود و هیچ خواننده دیگری نمی‌توانست تاثیریکه «مرد تنها (رضا موتوری)» با صدای فرهاد روی جامعه آن زمان ایران گذاشترا تکرار کند. اندی اين آهنگ را در سال ۲۰۰۷ و با همكاری گروه راک «Heaven & Earth»، به سبک آلترناتيو راک بازخوانی كرده‌است.

فريدون فروغی؛ ادامه دهنده راه فرهاد

فریدون فروغیدیگر خواننده ایرانی بود که با استفاده از سبک‌های مختلف راک و بلوز، درجرگه پیشگامان راک ایرانی قرار گرفت. سبک آهنگ‌های او به فرهاد شباهت داشتو به همین دلیل وی را ادامه دهنده راه فرهاد ميدانند. فريدون در زمانفعاليتش آهنگ‌های ماندگاری را اجرا كرد كه همچنان در ميان مردم ايرانمحبوب و قابل ستايش هستند. صدای رسا و زيبای فريدون، جانی تازه به سبکبلوز و راک تلفيقی آن زمان بخشيده بود.

انقلاب ايران و سالهای پس از آن

انقلاب اسلامیبرای جامعه هنر و موسيقی ايران پيامدهای خوبی در پی نداشت. از همان اولينسالهای پس از انقلاب، فعاليت هرگونه موسيقی ممنوع گرديد؛ موسيقی پاپغيرمجاز اعلام شد و به تبع آن راک نيز اجازه فعاليت نيافت. تنها نوعموسيقی كه مجوز فعاليت داشت، موسيقی سنتی و سرودهای انقلابی بود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،فيلترينگ بزرگی را در مقابل هرگونه موسيقی انجام ميداد و به تبع آن بيشترخوانندگان پيش از انقلاب به كشورهای ديگر مهاجرت كردند. تنها تعداد انگشتشماری از خوانندگان پيش از انقلاب از ايران خارج نشدند كه پيشگامان راکايرانی نيز از جمله اين افراد بودند. كوروش يغمایی، فرهاد و فريدون فروغیدر كشور ماندند تا وزارت فرهنگ و ارشاد آنها را ممنوع الفعاليت كند. كوروشيغمایی تا ۱۷ سال اجازه فعاليت نيافت؛ صدای افسانه‌ای فرهاد سالها پخش نشدو تنها يک آهنگ به نام «وحدت» از او پخش گرديد كه در وصف پيامبر اسلامو بود و مضمونی انقلابی داشت. فريدون نيز وضعی مشابه و به مراتب سخت تر ازديگر همراهانش داشت. با اين شرايط، دوران ركود و انزوای موسيقی راک ايرانیآغاز شد.

دهه ۶۰ و اوايل دهه ۷۰


در دهه ۶۰ به دليل وجود جو سياسی و آغاز جنگ ايران و عراق، هيچ حركتیمبتنی بر زنده كردن راک ايرانی صورت نگرفت. انواع موسيقی همچنان درممنوعيت بسر ميبردند و تنها طنين موسيقی سنتی بود كه مردم را با موسيقیهمراه ميكرد. اين جريان سبب شد تا موسيقی سنتی ايران پيشرفت چشمگيری داشتهباشد. موسيقی پاپ در خارج از كشور و توسط خوانندگان پيش از انقلاب كه بهآمريكا مهاجرت كرده بودند فعاليت ميكرد؛ اما همچنان راک ايرانی در ركود بیچون و چرا بسر ميبرد. در اين سالها فرهاد تلاش زيادی كرد تا با اجرا وساخت ترانه‌هایی جديد و بازخوانی ترانه‌های قديمی اش، ياد راک را در دلمردم ايران زنده نگاه دارد؛ ولی باز هم سد محكمی به نام وزارت ارشاد را درروبروی خود ميديد.

در اوايل دهه ۷۰ نيز وضع به همين ترتيب بود. تنها گروه راک ايرانی كهدر آن زمان فعاليت ميكرد، گروه «كوچ» نام داشت. اين گروه در آمريكا بهساخت و تنظيم آهنگ هايی در سبک «كانتری»مشغول بود و ترانه‌های زيبايی نيز از اين گروه پخش شد. در ايران نيز كم كمگروه‌ها و خوانندگان اندكی به فعاليت‌های زيرزمينی مشغول بودند، اما هنوزبستر مناسبی برای راک ايرانی آماده نشده بود. «كاوه يغمايی» از معدودخوانندگان راک ايرانی بود كه در اين سالها با مجوز رسمی فعاليت ميكرد وحتی در سال ۷۳ كنسرتی را برگزار كرد كه نخستين كنسرت راک ايران پس ازانقلاب لقب گرفت.

اواخر دهه ۷۰؛ دوباره زنده شدن راک ايرانی


در اواخر دهه ۷۰ و با روی كار آمدن دولت اصلاحات،وزارت فرهنگ و ارشاد دولت وقت؛ فرصتی طلايی به جامعه موسيقی ايران داد.موسيقی پاپ و راک پس از سالها انزوا دوباره شروع به فعاليت كردند و باسرعتی چشمگير نسبت به گذشته در حال پيشرفت بودند.

از جمله نخستين خوانندگان داخل كشور كه موسيقی راک را اجرا ميكردند، «داريوش خواجه نوری» و «كاوه يغمايی»بودند. داريوش خواجه نوری آهنگ‌هایی را در سبک‌های كلاسيک راک و راکتلفيقی اجرا ميكرد. او همچنين كنسرتی را در فضای باز صدا و سيما (جام جم)برگزار كرد كه با استقبال خوبی روبرو شد.

در اين سالها موسيقی راک پيشرفت زيادی كرد. گروه‌های زيادی در داخلكشور فعاليت ميكردند، اما همچنان بسياری از خوانندگان و گروه‌ها بهفعاليت‌های زير زمينی مشغول بودند. هنوز دولت صراحتاً موسيقی راک را آزاداعلام نكرده بود و اين نوع موسيقی را با پاپ ادغام ميكرد. هيچ گاه جشنوارهو كنسرتی از سوی دولت تحت عنوان موسيقی راک برگزار نشد. تنها يک بارجشنواره‌ای با نام «جشنواره موسيقی پاپ ايران» برگزار گرديد كه كليهخوانندگان پاپ آن زمان ايران در اين جشنواره شركت كردند. كاوه يغمايی وداريوش خواجه نوری نيز در اين جشنواره حضور داشتند و آهنگ‌هایی را با سبکراک و تحت عنوان پاپ اجرا مينمودند. كاوه موفق شد ستاره طلايی اين جشنوارهرا از نظر «بهترين گروه» به خود اختصاص دهد.

در همين سالها جو تازه‌ای از موسيقی راک در ميان جوانان ايرانی در حال شكل گيری بود. موسيقی «هوی متال» كه زير شاخه‌ای موسيقی راک و جدا شده از سبک «هارد راک»ميباشد، به سرعت در ميان ايرانيان محبوب ميشد و توجه جوانان ايرانی بهانواع سبک‌های متال بيش از پيش در حال اوج گيری بود. گروه‌های زيادی دراين زمينه تشكيل شدند اما با سرسختی وزرات فرهنگ در مقابل اين نوع موسيقیمواجه گشتند. هم اكنون موسيقی متال و زير شاخه هايش از نظر دولت جمهوریاسلامی ممنوع و غيرمجاز است و برچسب موسيقی‌های منحرف و غيراخلاقی بر آنهازده شده. دولت ايران معتقد است اين نوع موسيقی كه «تكنيكی ترين و زيباتريننوع موسيقی» در جهان است،مهيج و روان گردان بوده و باعث انحراف اخلاقی جوانان ايرانی ميشود. همچنيناين دولت اين موسيقی را در رده موسيقی‌های های ممنوع و شيطان پرست جایداده و با هرگونه فعاليتی در اين زمينه برخورد ميكند.


گروه اوهام؛ پرچمدار راک ايرانی

در اواخر دهه ۷۰ گروه راک اوهام به سرپرستی شهرام شعربافدر ايران فعاليت ميكرد. اين گروه از سال ۷۸ تا كنون در زمينه راک ايرانیفعاليت ميكند و تا زمانيكه در ايران حضور داشتند، كارهای قابل قبولی را درزمينه راک ارائه دادند. سبک آهنگ‌های اين گروه تلفيقی از راک با موسيقیسنتی ايران است. به همين دليل در اكثر آهنگ‌های اين گروه سازها و تم‌هایايرانی وجود دارد. اعضای اين گروه شعرهای حافظ را به سبک راک ميخوانند وتوجه ويژه‌ای به سروده‌های اين شاعر بزرگ ايرانی دارند. نخستين آلبوم اينگروه با نام «نهال حيرت»در تابستان ۷۸ ضبط شد و حتی با يک شركت داخلی برای پخش آن قرارداد بستند،اما با مخالفت وزارت ارشاد اين آلبوم هرگز مجوز پخش نگرفت. در صورتانتشار، اين نخستين آلبوم رسمی راک ايرانی پس از انقلاب نام ميگرفت. اينگروه در زمستان ۱۳۸۰ در اجرايی خصوصی در كليسای روسی ارتودوكس تهران، تمامآهنگ‌های اين آلبوم را بطور زنده اجرا كردند كه با استقبال خوبی روبروشدند.

گروه اوهام تا قبل از مهاجرت از ايران فعاليت زيادی در زمينه راکايرانی داشت و هميشه در پی بدست آوردن مجوز رسمی از سوی ارشاد برایفعاليت‏هايش بود، اما هيچگاه به نتيجه نرسيد. سرانجام اعضای گروه در سال۱۳۸۵ در پی شركت در «جشنواره ميان كهكشانی موسيقی ايرانی» برای هميشه از ايران خارج شدند تا در خارج از مرزهای ايران به فعاليت‌های هنريشان ادامه دهند.

دهه ۸۰؛ دوران طلايی راک ايرانی

دهه ۸۰ خورشيدی دورانی طلايی را برای موسيقی راک ايران به ارمغان آورد.در اوايل اين دهه توجه جوانان ايرانی به اين نوع موسيقی و زيرشاخه هايشبيش از پيش شد و گروه‌های زيادی در اين زمينه تشكيل شدند. بعضی از اينگروه‌ها و خوانندگان توانستند از وزارت ارشاد مجوز رسمی فعاليت دريافتكنند و تعدادی از آنان هنوز هم در ايران فعاليت ميكنند. در اين سالهاكنسرت‌های زيادی در سطح كشور برگزار شد كه بسياری از آنان بصورت زيرزمينیو تنها تعداد اندكی از اين كنسرت‌ها با مجوز رسمی برگزار گرديد. توجهجوانان ايران به راک و زيرشاخه‌های آن بسيار زياد شده بود. همچنين نفوذفرهنگ متال در ميان جوانان بيش از پيش رو به افزايش بود. گروه‌های «نومتال» خارجی مانند «لينكين پارک» و «كورن» سبب شدند كه علاقه جوانان ايران به سبک‌های مختلف متال بيشتر از پيش گردد.متال و انواع زيرشاخه هايش در ميان جوانان ايران محبوب شد و هم اكنونجوانان ايران تنها خود را طرفدار اين موسيقی صرف گوش دادن به آننميپندارند، بلكه هركدام در پی تشكيل يک گروه و رسيدن به هدف‌های ويژه‌ایدر اين زمينه هستند. سبک‌های زيادی از موسيقی متال در ميان ايرانيان محبوب گشته كه از جمله آنان ميتوان به «هوی متال»، «ترش متال»، «دث متال»، «بلک متال» و... اشاره كرد.


Vala | 1:36 AM | ۱۳۸۹ نوزدهم خرداد | ارسال نظر

 
 

I play : Piano (My proficiency ) Electirc Guitar & jazz Guitar & classic Guitar Harmonica

آرشيو مطالب

ایمیل مدیر وبلاگ

صفحه نخست

دانلود موزیک

Vala

شعر

خرداد 1389

Song Lyrics

چگونگی پیدایش راک ایرانی تاریخچه و پیدایش ساز ویولن تمبک تاریخچه و پیدایش گیتار الکتریک ساز آكاردئون، ساز مسافران جاده امیرعلی زینتی 

  RSS 


جامعه مجازی موسیقی ایرانیان

Copyright © http://serenity.noteahang.com
All Rights Reseved.

ایجاد وبلاگ جدید | گزارش تخلف | نمایش لیست وبلاگ هاجامعه مجازی موسیقی ایرانیان